یک روز کامل رو منتظر بودم تا یه خبری بده. تمام افکارم حول اون شخص و خبرش میگرده. حتی توی خواب هم افکارم آشفته بود و به خودم میگفتم پس چرا زنگ نمیزنه؟ البته بارها هم توی خواب دیدم که بالاخره زنگ زد اما هربار انگار میفهمیدم توی خوابم و ناراحتیم بیشتر میشد. یه زنگ ساده خیلی کار سختی نیست اما انتظار کشیدن خیلی کار سختیه. حتی یه روزش هم سخته.
پ.ن: واقعاً چجوری یه عده کل عمرشون منتظرن؟