ثروت به یک تازه به دوران رسیده خیلی چیزها میدهد. ماشین لوکس، خانه ویلایی، لباسهای شیک و ... اما خیلی چیزها را هم از میگیرد. سرعت و قدرت از دست رفتنیها سریعتر از بدست آمدنیهاست. شاید اطرافش را جمعیتی اشغال کنند. شاید تعریف و تمجیدها بیشتر شود اما شاید روزی خودش به تهی بودن تمام اینها پی ببرد. شاید روزی حس کند که بوی غربت تمام وجودش را گرفته. البته اگر تا آن موقع همه چیز از دست نرفته باشد، حتی همین ثروتی که به یکباره و بدون تلاش بدست آمده بود و قرار بود کن فیکون کند. و این فقط مختص یک فرد تازه به دوران رسیده نیست. ثروت حتی میتواند یک دانشگاه را هم زمین بزند. دانشگاهی که فکر میکند با خراب کردن ساختمانهای قدیمی و ساختن ساختمانهای بلند و سردر های بزرگ میتواند برای خودش اعتبار کسب میکند. کاش میفهمید چه چیزهایی را از دست میدهد. کاش میفهمید چقدر بیگانه شده است.